فهرست محتوا:
تیم سازی یک استارت آپ خوب چگونه باید باشد؟
چرا یک تیم استارتاپ ایجاد کنیم؟
چالشهای تیم استارتاپی
صفر تا صد تیم سازی استارتاپی
مراحل انتخاب اعضای تیم
یک تیم استارتاپ تیمیچند حرفهای و رشتهای است که از چارچوب سلسله مراتبی سنتی شرکتها رهایی مییابد که عموماً برای پاسخگویی به یک پروژه پیچیده یا نوآورانه تشکیل شده است. تیم استارتاپ عموما توسط یک مدیر پروژه استارتاپی هدایت میشود.
یک تیم استارتاپ میتواند شامل افراد با موقعیتهای مختلف، با سابقه کم و بیش باشد و حتی میتواند همکاران داخلی، ارائهدهندگان خدمات و شرکای خارجی را گرد هم آورد. بسته به پروژهها و نتایجی که باید به دست آید، شرکت ممکن است تصمیم بگیرد که استقلال بیشتری به تیم یا حتی قدرت تصمیم گیری خاصی به آن بدهد.
اعضای تیم استارت آپ و کارآفرینی بسته به نوع حرفه خود معمولاً به یک زبان مشترک صحبت نمیکنند، فرآیندهای یکسانی را اعمال نمیکنند و روشهای کاری یکسانی ندارند. بنابراین مدیر پروژه باید خلاقیت و دیپلماسی خود را دو چندان کند تا اعضا را حول یک چشم انداز و هدف مشترک متحد کند.
مدیریت عرضی شکلی از مدیریت است که بدون هیچ گونه پیوند سلسله مراتبی مستقیم اعمال میشود و بر همکاری و هوش جمعی تاکید دارد. این شیوه کار، پاسخگویی به چالشهای جدید شرکتها و تیمهای استارتاپی را ممکن میسازد.
تیمهای استارتاپی به شرکت اجازه بقای خود را میدهند
در واقع جهان سریعا در حال تغییر است و به همراه آن بازارها و نیازهای مشتریان نیز در حال تغییر است. شرکتها مجبورند راه حلهای سریع و موثری برای مشکلات پیچیده و در حال تحول خود پیدا کنند. بنابراین لازم است دائماً نوآوری کرد تا شرکت را حفظ کند و اطمینان حاصل شود که سهم بازار خود را حفظ کرده و رقابتی باقی میماند.
تیمهای استارتاپی نوآوری را ترویج میکنند
رای نوآوری چیزی بهتر از گردآوری افراد با مهارتهای مختلف از بخشها و حرفههای مختلف نیست. هوش جمعی و همکاری که از تیمهای استارتاپی کارکردی به وجود میآید به همراه یافتن راهحلهای نوآورانه ساختار یک استارتاپ عالی را شکل میدهد.
تیمهای استارتاپی این امکان را فراهم میکنند که روشهای انجام کار و تفکر در تجارت را تغییر داده و با تیمهای به اصطلاح کلاسیک مبارزه کنند. یک تیم سنتی که دیدگاه یکسانی دارد، در دنیا برای نزدیک شدن به یک مشکل به روشی جدید یا به دست آوردن بازارهای جدید برای داشتن یک دید کلی، همه مشکلات را در دنیا خواهد داشت.
تیمهای استارتاپی حفظ کارکنان را بهبود میبخشند
تیمهای استارتاپی باعث ایجاد حس انسجام و همکاری در بین اعضای تیم میشود. آنها همچنین میتوانند به تعهد، مشارکت و وفاداری شرکت کمک کنند. کارمندان بیشتر درگیر سازماندهی شرکت هستند و وقتی روی یک پروژه کار میکنند و به یک تیم استارتاپ ملحق میشوند، احساس میکنند که قدرت تغییر و بهبود اوضاع را دارند.
آنها همچنین میتوانند مهارتهای جدیدی را در حاشیه ماموریتهای معمول خود توسعه داده و خود را با روشهای کاری همکاران خود وقف دهند. همه اینها به تقویت تعهد و ایجاد انگیزه تیمی کمک میکند و در نتیجه حفظ استعدادها و کارمندان را شاهد هستیم.
تیمهای استارتاپی به بهبود سرعت میبخشند
راه اندازی یک تیم استارتاپ به معنای متزلزل کردن سازمان داخلی یک شرکت سنتی نیست. برای حل یک مشکل پیچیده و حرکت به جلو در یک پروژه، یک تیم استارتاپ ممکن است نیاز به بازنگری کامل در روشهای کاری و فرآیندهای داخلی داشته باشد.
این تیمها برای سازمانها ضروری هستند تا بهترین راهحلهای ممکن را پیدا کنند و آنها را در مدت زمان کوتاهتر به کار ببرند. همکاری اعضای مختلف تیم باعث ایجاد پویایی تغییر و بهبود مستمر در شرکت میشود. بنابراین تیم استارتاپ به یک نیروی محرکه برای سایر تیمهای داخلی تبدیل میشود.
باید گفت همواره تیمهای استارتاپی با چالشهایی مواجه میشوند که باید بر آنها غلبه کنند تا واقعاً مؤثر باشند. بعضی از این موارد در ادامه بیان شده است:
ماموریت تیم نامشخص یا مبهم است
در بعضی از موارد برخی از اطلاعات به تیم منتقل نمیشود، به اندازه کافی پروژه روشن نشده یا خیلی دیر اطلاع رسانی میشود. در این موارد بدون هدف مشخص برای دستیابی، تیم کاملا گیر کرده و برای حرکت رو به جلو مبارزه میکند.
تیم استارتاپی با اولویتهای متناقض مواجه است
امور اجرایی استارت آپ به ندرت یک کار تمام وقت است. بنابراین اعضای تیم علاوه بر اهداف تیم استارتاپ، مأموریتهای معمول خود را نیز دارند. این میتواند منجر به تضاد اولویتها شود و کارمندان و مدیران را نا امید کند.
مدیران استارتاپی درگیر جنگ منیتها هستند
مدیر پروژه به عنوان رهبر تیم عمل کرده و مسئولیت دستیابی به اهداف پروژه را بر عهده دارد. بنابراین او باید لزوماً در مورد تخصیص منابع با مدیران دیگر مذاکره کند. اگر این افراد درگیر منیت شده باشند این مذاکرات به یک جنگ نفسانی تبدیل میشود که به ضرر تیم و پروژه است.
تیم استارتاپی اختیار عمل ندارد
یک تیم استارتاپی باید از استقلال و قدرت تصمیم گیری کافی برای تصمیم گیری در راستای منافع پروژه برخوردار باشد. بدون این مورد عدم تحرک و امتناع از تغییر در شرکت، جا خواهد افتاد.
تیم فاقد انسجام و همکاری است
قطعا این کافی نیست که بهترین متخصصان جهان را در یک تیم گرد هم بیاوریم تا با هم کار کنند. اگر همه آنها فردگرا باشند ترجیح میدهند به جای ادغام دادهها در گوشه امن خودشان کار کنند، در این شرایط پروژه محکوم به شکست است. همکاری را نمیتوان حکم کرد، در تیم سازی استارت آپ به صورت روزانه این امر تقویت و ساخته میشود.
هدف اصلی تیم موفقیت پروژه نیست
هر هدف تعیین شده دیگری غیر از تکمیل پروژه یک انحراف است. اگر چنین است، پروژه در حال حاضر حتی قبل از شروع آن محکوم به فنا است. تیم باید تمام تلاش خود را برای موفقیت پروژه و فقط در این راستا متمرکز کند.
منابع تخصیص یافته به تیم برای دستیابی به اهداف تعیین شده کافی نیست
بدون منابع لازم برای پیشبرد پروژه و دستیابی به جاه طلبیهای شرکت، تیم استارتاپ قادر به انجام کار خود نخواهد بود. بدتر از آن این است که با این شرایط اعضا مشارکت و تعهد خود را از دست خواهند داد.
فقدان رهبری و رهبری در تیم وجود دارد
این کافی نیست که کارمندان بخشهای مختلف را دور هم جمع کنید و حکم کنید که اکنون باید با هم کار کنند. به طور پیشفرض یک تیم استارتاپی از مشکل سازماندهی و هماهنگ کردن روشهای کاری برخوردار است. بنابراین لازم است یک رهبر به نام مدیر پروژه منصوب شود که به انسجام تیم قدرت ببخشد.
اکنون در مییابید که چگونه یک تیم پروژه استثنایی ساخته و کارمندان خود را استخدام کنید و بنابراین از فرو رفتن تیم در سردرگمی، ناامیدی و درگیریهای داخلی جلوگیری کنید:
• مهارتهای مورد نیاز را شناسایی کنید.
• منابع موجود را شناسایی کنید.
• افراد فردگرا را استخدام نکنید، حتی اگر آنها بهترین متخصص باشند.
• با مدیران مذاکره کنید و آنها را در کنار خود داشته باشید.
• اهداف پروژه و هدف تیم را روشن کنید.
• جلسات مختلف ایجاد کنید.
• روشها و فرآیندهای کاری را به طور جمعی هماهنگ کنید.
• نحوه برقراری ارتباط را مشخص کنید.
برای ایجاد یک ساختار تیم سازی استارت آپی خوب، این اولین قدم ضروری است. بنابراین شناسایی مهارتهای لازم، شناخت مشخصات مهارتهایی را که باید در تیم ادغام شوند، امکانپذیر میسازد و همچنین تخمین اندازه تیمیکه باید استخدام شود را ممکن میسازد. در واقع بسته به مدت زمان پروژه و حجم کاری مرتبط با یک مهارت خاص، مدیر پروژه قادر خواهد بود تعداد کارکنان مورد نیاز در تیم خود را تعیین کند.
ایجاد ماتریس مهارتها مطمئنا در این مرحله به شما کمک میکند. مواردی که نشان میدهد به هر مهارت تا چه اندازه نیاز دارید در ادامه بیان شده است:
• زمان تخمینی برای تکمیل حجم کار
• تعداد افراد مورد نیاز در تیم استارت آپ مورد نظر برای پیوستن به پروژه
• تجربه مورد نظر برای موقعیتهای شغلی مختلف (تازهکار، 3 سال سابقه، کارشناس ارشد و ...)
• اینکه آیا نیاز به پشتیبان (جایگزینی) وجود دارد یا خیر
• اصول و قواعد تشکیل تیم
منابع موجود را شناسایی کنید
اکنون که ماتریس مهارتهای شما ایجاد شده است، زمان آن رسیده است که مشخص کنید چه کسی مهارتهای مختلف را در شرکت شما دارد. شما میتوانید به مدیران شرکت نزدیک تر شوید تا کارکنانی را که مهارتها و تجربه مورد نظر را دارند و همچنین در طول مدت پروژه در دسترس هستند، شناسایی کنید.
بنابراین ممکن است نیاز باشد که با سایر مدیران جلساتی را داشته باشید تا وظایف و پروژهها را اولویتبندی کنید. در نهایت، پس از شناسایی افراد، به ماتریس مهارتهای خود برگردید تا نام(های) همکاران را در مقابل مهارتهای مورد نظر قرار دهید.
افراد فردگرا را استخدام نکنید
هنگام استخدام اعضای تیم استارت آپ خود، جستجوی بهترین متخصصان در این زمینه میتواند وسوسه انگیز باشد اما ما توصیه میکنیم از بعضی آنها جلوگیری کنید به این دلیل که تخصص تنها پارامتری نیست که باید هنگام پیوستن به یک تیم استارتاپ در نظر گرفته شود. شما میتوانید بهترین نیروهای حرفهای دنیا را بگیرید، اما اگر او فردگرا باشد و نتواند در یک تیم کار کند، میتوانید با انسجام و همکاری تیمی خود را حفظ کنید!
بنابراین از افراد مغرور و فردگرا که دیگران را تحقیر میکنند یا خود را بهترین یک کار میدانند، دوری کنید و از کسانی که آماده کار تیمی هستند حمایت کنید. شکاف مهارتی را همیشه میتوان پر کرد اما ندانستن نحوه برخورد و حضور در یک تیم استارتاپی را نمیتوان کاری کرد.
با مدیران مذاکره کرده و خصوصیات یک تیم قوی را تعریف کنید
به منظور تخصیص منابع انسانی به یک پروژه، مدیر پروژه تنها 2 امکان دارد: یافتن کارمند موجود با مهارتهای مناسب در داخل، یا استخدام فریلنسر یا شرکت خدماتی.
بنابراین در داخل، مدیر پروژه باید باید با مدیران صحبت داشته باشد تا پتانسیل نیروهای داخلی را کشف کرده و برای مشخص کردن اهداف و نیازها به صورت کامل وقت بگذارد. در ادامه به بیان ۷ مرحله برای فهماندن نیازها به مدیران وجود دارد که بیان شده است:
1. موضوعات و اهداف پروژه را دقیق منعکس کنید.
2. وظایف شناسایی شده و همچنین مهارتهای مورد نظر را مشخص کنید.
3. حجم کار و همچنین پیشرفت پروژه را توضیح دهید.
4. مشکلات طرف مقابل خود را درک کنید.
5. انعطاف پذیر و محکم باشید.
6. راه حل بازگشتی را شناسایی کنید.
7. از مدیران بخواهید در صورت شکست خود را بازیابی کرده و مجدد به پروژه برگردند.
هدف تیم استارتاپی خود را روشن کنید
چرا تیم ما راه اندازی شد؟ اهداف پروژه چیست؟ چالشهای آن چیست؟ اینها همه سوالاتی هستند که شما باید به عنوان مدیر پروژه به آنها پاسخ دهید. هدف شما ساده است؛ باید اطمینان حاصل کنید که پروژه توسط همه قابل درک است. هیچ سایه غیر قابل فهمی نباید وجود داشته و همه چیز باید روشن و واضح باشد.
بسیار مهم است که بگوییم و نشان دهیم که هیچ سوالی وجود ندارد. بهتر است 5 تا 10 دقیقه به سوالات در شروع پروژه بپردازید تا اینکه 6 ماه بعد در مورد سوء تفاهماتی که بر کیفیت محصولات تحویلی تأثیر میگذارد، بپردازید. اگر چشم انداز روشنی از پروژه، اهداف و چالشهای آن نداشته باشید، تیم شما در مه حرکت کرده و ثابت میماند.
جلسات مختلف بگذارید
برای توسعه همکاری بین اعضای تیم، ایجاد هم افزایی تیمی ضروری است. این امر به ویژه زمانی صادق است که اعضای تیم یکدیگر را نمیشناسند. این برای مثال در مورد تیمهای چند شرکتی است. بنابراین ما باید یخ را بشکنیم تا همه یکدیگر را شناخته و با هم کار کنند.
روشهای کار را هماهنگ کنید
از آنجایی که اعضای تیم استارتاپ برای دستیابی به یک هدف مشترک (تحقق پروژه) باید با یکدیگر همکاری کنند، مطلوب است که همه به یک شکل کار کنند.
برای این موضوع جلسات تیمی و نقاط همگام سازی را برای تیم خود برنامهریزی کنید. ما به شما توصیه میکنیم که یک جلسه هفتگی تیمی30 دقیقهای و یک جلسه کوچک هماهنگی حداکثر 15 دقیقه هر روز یا دو بار در هفته یا به صورت هفتگی برنامه ریزی کنید.
نحوه برقراری ارتباط را مشخص کنید
چگونه با تیم ارتباط برقرار میکنید؟ از چه طریقی ؟ اسناد پروژه را در کجا قرار میدهید تا تیم بتواند آنها را بررسی کند؟ چه کسی صورت جلسه را مینویسد؟ اعضای تیم در صورت داشتن سوال چگونه باید با شما تماس بگیرند؟ اینها همه مواردی است که باید تعریف شده باشد.
چه زمانی و چگونه میتوان به دورکاری رفت، اصول کار تیمی، نحوه صحبت در جلسات، چیدمان فضای کاری، قوانین کار در شرکت استارتاپی و اهمیت تیم سازی و... از دیگر مواردی است که باید حتما میان نیروهای شما مشخص شود.
نویسنده : نسیم اصفهانی
اصول بقای کسبوکار شامل تطبیق با تغییرات بازار، مدیریت مالی موثر، و توجه به ...
مراکز رشد و شتابدهندهها سازمانهایی هستند که به استارتاپها و کسبوکارهای ...
موفقیت در کسب و کار رویایی است که به واقعیت تبدیل میشود، اگر به آن عشق بورزید و با انگیزه به آن بپردازید. تنها راه رسیدن به نتایج خوب و ماندگار، پیوستگی و تلاش مستمر است. رویای یک کسب و کار چشم اندازی در ذهن، اشتیاقی در قلب و استقامتی برای حرکت کردن در شما ایجاد میکند. کافیست سدهای ذهنی خود را بشکنید و از دیوارهای قطور عادت و یکنواختی عبور کنید، آنگاه میتوانید در دریای زلال موفقیت تنی به آب بزنید. یا لطیف
با ما همراه شوید تا از آخرین اخبار مرتبط سریعتر مطلع شوید. برای ثبت آدرس ایمیل خود اینجا کلیک کنید ..!