فهرست محتوا:
مدیریت استراتژیک کسب و کار
اهمیت مدیریت استراتژیک
فرآیند مدیریت استراتژیک
مدل های مدیریت استراتژیک و معرفی ابزارهای آنها
نتیجهگیری
مدیریت استراتژیک یا همان strategic management فرآیند تعیین اهداف، تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی و تصمیم گیری در خصوص امور مختلف است که سازمان را قادر میسازد تا به اهداف خود دست یابد. زمینه مدیریت استراتژیک را میتوان در کار نظریهپردازان اولیه نظامی جستجو کرد. نویسندگانی مانند سان تزو و کارل فون کلاوزویتز جزو اولین کسانی بودند که مفهوم استراتژی را رسمیت بخشیدند و آثارشان همچنان تأثیرگذار است. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، رهبران تجاری شروع به اتخاذ برخی از این ایدههای نظامی در سازمانهای خود کردند. برای مثال، تفکر نظامی به شدت بر اصول مدیریت علمی فردریک وینسلو تیلور تأثیر گذاشت. همانطور که کسب و کارها گستردهتر و پیچیدهتر شدند، آنها شروع به توسعه رویکردهای منحصر به فرد خود برای برنامه ریزی استراتژیک کردند. در دهههای 1950 و 1960، محققانی مانند پیتر دراکر و آلفرد چندلر، پایههای تئوری مدیریت استراتژیک مدرن را ایجاد کردند. کار آنها به ایجاد بسیاری از مفاهیمیکه امروزه در این زمینه هنوز مورد استفاده هستند کمک ویژهای کرد، از جمله مواردی مانند تجزیه و تحلیل SWOT، تجزیه و تحلیل سهامداران و نقشه سهامداران بودند که در مدیریت کسب و کار نوین هم در حال استفاده است. از آن زمان حوزه مدیریت استراتژیک با ترکیب ایدهها و دیدگاههای جدید از رشتههای مختلف به تکامل خود ادامه داده است. با این حال ریشههای آن در تئوری نظامی، حتی پس از یک قرن توسعه همچنان مورد استفاده قرار میگیرد.
هر سازمانی برای موفقیت در مدیریت راهبردی نیاز به یک استراتژی مشخص برای تخصیص منابع و دستیابی به اهداف خود دارد، اینجاست که مدیریت استراتژیک وارد میشود. این شامل تعیین اهداف، تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی، تدوین استراتژی برای حال و آینده، اجرای آن و نظارت بر پیشرفت استراتژی ها است. مدیریت استراتژیک ضروری است زیرا به سازمانها کمک میکند تا به اهداف خود دست یابند و از رقبا جلوتر بمانند.
اگر به درستی انجام شود میتواند سود، سهم بازار و ارزش سهام سهامداران را افزایش دهد. به این ترتیب برای هر سازمانی که میخواهد در بلندمدت به موفقیت درست پیدا کند ضروری است.
مدیریت استراتژیک را میتوان به 3 مرحله تقسیم کرد که شامل هدف گذاری، برنامه ریزی و اجرا است. در ادامه به بررسی هر کدام از این مراحل پرداختهایم:
۱- تعیین هدف
تعیین هدف یعنی تعیین آنچه که یک سازمان میخواهد به آن دست یابد. مهم نیست که در چه نوع کسب و کاری فعالیت میکنید، تعیین هدف بخش مهمی از موفقیت فرآیند مدیریت استراتژیک است. با صرف زمان برای تعیین اهداف واضح و قابل دستیابی، میتوانید تیم خود را متمرکز و در مسیر موفقیت نگه دارید.
همچنین تعیین اهداف راهی برای سنجش میزان پیشرفت و سنجش اینکه آیا به اهداف خود میرسید یا خیر است. هنگام تعیین اهداف برای کسب و کار خود رعایت چند نکته ضروری است:
• ابتدا مطمئن شوید که اهداف شما مشخص و واقعی هستند. دستیابی به اهداف مبهم چالش برانگیز است و اغلب منجر به ناامیدی میشود.
• دوم اینکه مطمئن شوید تیم خود را در فرآیند هدف گذاری مشارکت میدهید. این امر به اطمینان از خرید مشتری و تعهد از سوی همه نیروهای درگیر در سازمان کمک خواهد کرد. در نهایت از اصلاح اهداف خود در صورت لزوم نترسید زیرا هیچ هدفی از آغاز به صورت کامل نبوده و استراتژیست های بزرگ همواره این کار را در برنامهریزیهای خود در نظر میگیرند.
دنیای کسب و کار دائما در حال تغییر است، بنابراین انعطاف پذیری و تنظیم اهداف ضروری است. با رعایت این نکات میتوانید اهداف عملی برای کمک به موفقیت کسب و کار خود تعیین کنید.
۲- برنامهریزی
برنامهریزی، شامل طراحی یک نقشه راه برای چگونگی دستیابی به اهداف است. برنامهریزی برای هر کسب و کار بزرگ یا کوچکی ضروری است و تفاوتی نمیکند. با تدوین یک طرح تجاری جامع، شرکتها میتوانند در درازمدت زمان و هزینههای خود را مدیریت کرده و در این موارد صرفه جویی کنند.
کسب و کارها با تعریف واضح اهداف و مقاصد خود میتوانند نقشه راه موفقیت را ایجاد کنند. همچنین با تشریح استراتژیها و تاکتیکهای کلیدی که برای دستیابی به این اهداف مورد استفاده قرار خواهند گرفت، شرکتها میتوانند اطمینان حاصل کنند که برای هر چالشی که ممکن است ایجاد شود آماده هستند.کسبوکارها با برنامهریزی دقیق عملیات تجاری خود میتوانند از بسیاری دامها که ممکن است منجر به شکست شوند اجتناب کنند. بنابراین واضح است که برنامهریزی تجاری برای هر کسب و کاری که میخواهد موفق شود ضروری است.
۳- اجرا
پیاده سازی شامل اجرای طرح و اطمینان از اجرای موثر آن است. اجرا با تجزیه و تحلیل وضعیت موجود و شناسایی مشکلی که باید حل شود آغاز میشود. پس از شناسایی راه حل، طرحی برای آزمایش ایده جدید تدوین میشود. اگر نتایج آزمایش مثبت باشد میتوان ایده جدید را در مقیاس بزرگتری اجرا کرد. این فرآیند را میتوان در هر حوزه تجاری، از خدمات مشتری گرفته تا توسعه محصول اعمال کرد. با صرف زمان برای اجرای ایدههای جدید کسب و کارها میتوانند اطمینان حاصل کنند که همیشه در حال پیشرفت و ترقی هستند.
این سه مفهوم برای کمک به سازمانها در دستیابی به اهداف بلندمدت خود با هم کار میکنند که باید هر کدام از آنها به صورت جداگانه توجه ویژهای کرد.
چهار مدل و ابزار ضروری و محبوب برای مدیریت استراتژیک وجود دارد که شامل تجزیه و تحلیل SWOT، تجزیه و تحلیل PESTEL، پنج نیروی پورتر و تحلیل سناریو است که در ادامه مکانیزم هر یک از آنها را با جزئیات درک میکنیم.
تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری است که میتواند برای ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای یک شرکت استفاده شود. نقاط قوت و ضعف درونی و فرصتها و تهدیدها بیرونی هستند. شرکتها میتوانند استراتژیهایی را برای بهبود موقعیت رقابتی خود با درک هر چهار عنصر توسعه دهند.
• نقاط قوت: شامل یک نام برند قوی، تیم مدیریت با تجربه و فناوری اختصاصی سازمان است.
• نقاط ضعف: شامل سهم بازار کوچک، ساختار هزینه بالا، یا آگاهی ناکافی مشتریان باشد.
• فرصتها: شامل روندهای خوب یک صنعت یا تغییرات در مقررات دولتی باشد.
• تهدیدات: شامل ورود رقبای جدید به بازار یا فشار قیمتگذاری رقبای موجود باشد.
زمانی که یک شرکت نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرد، میتواند استراتژیهایی را برای استفاده از فرصتها و کاهش تهدیدها ایجاد کرده و کاربرد مدیریت استراتژیک را درک کند. به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارای یک نام برند قوی اما سهم بازار کمی باشد، باید بر گسترش تلاشهای بازاریابی خود برای افزایش آگاهی مشتریان تمرکز کند.
یا مثال دیگر اینکه، اگر شرکتی دارای هزینههای بالا اما فناوری منحصر به فرد باشد، باید به دنبال شرکایی باشد تا به تجاریسازی محصولات و کاهش هزینههایش کمک کند. هدف تجزیه و تحلیل SWOT کمک به شرکتها در شناسایی زمینههایی است که میتوانند موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشند.
تجزیه و تحلیل PESTEL
چارچوب PESTEL ابزاری است که میتواند برای شناسایی و تحلیل محرکهای کلیدی در محیط کسب و کار استفاده شود. این چارچوب شامل شش مولفه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی است. هر جزء را میتوان منبع بالقوه تغییر در نظر گرفت که میتواند بر کسب و کار تأثیر بگذارد. این چارچوب میتواند الگوهای موجود در محیط را شناسایی کرده و سناریوهایی را برای چگونگی تکامل محیط در آینده ایجاد کند.
با استفاده از چارچوب PESTEL، کسبوکارها میتوانند نیروهایی را که محیطشان را شکل میدهند بهتر درک کنند و تصمیمات آگاهانهتری در مورد نحوه واکنش به تغییرات بگیرند.
5 نیروی پورتر
پنج نیروی پورتر یا همان P Porter's 5 Forces مدلی است که برای تجزیه و تحلیل محیط رقابتی که یک کسب و کار در آن فعالیت میکند استفاده میشود. این مدل پنج نیروی را در نظر میگیرد که میتوانند بر سودآوری یک کسبوکار تأثیر بگذارند که شامل رقابت، مشتریان، تامینکنندگان، تازهواردها و محصولات جایگزین است. با در نظر گرفتن این نیروها، کسبوکارها میتوانند استراتژیهایی را برای جلوتر بودن نسبت به رقبا و سوددهی کسب و کار خود ایجاد کنند و در واقع میتوان گفت هدف از مدیریت استراتژیک دقیقا همین ۵ نیرو هستند:
• رقابت شاید حیاتی ترین نیرو در مدل 5 نیروی پورتر باشد. سطح رقابت در یک صنعت تعیین میکند که یک کسب و کار چقدر میتواند سود کسب کند. اگر رقابت زیادی وجود داشته باشد، شرکتها باید برای سهم بازار بجنگند و ممکن است نتوانند قیمتهای بالایی را برای محصولات خود دریافت کنند. از سوی دیگر اگر رقابت کم باشد، کسب و کارها قدرت قیمت گذاری بیشتری خواهند داشت و میتوانند سود بیشتری کسب کنند.
• مشتریان نیروی مهم دیگری در مدل 5 نیروی پورتر هستند. قدرت چانه زنی مشتریان به توانایی آنها در مذاکره بر سر قیمت با کسب و کارها اشاره دارد. اگر مشتریان قدرت چانه زنی زیادی داشته باشند، میتوانند هزینهها را کاهش دهند و به سود برسند. بنابراین درک نیازهای مشتریان برای شرکتها ضروری بوده و باید آنها را راضی نگه دارند و آنها را از رفتن به رقابت باز دارند.
• تامین کنندگان یکی دیگر از بازیگران مهم در مدل 5 نیروی پورتر هستند. قدرت چانه زنی تامین کنندگان به توانایی آنها در مذاکره در مورد قیمتها با شرکتها اشاره دارد. عرضهکنندگانی که قدرت چانهزنی زیادی دارند، میتوانند هزینهها را بالا ببرند و سود ببرند. بنابراین، شرکتها باید با تامین کنندگانی که مایل به ارائه قیمتهای رقابتی هستند، همکاری کنند.
• تازه واردان نیروی دیگری هستند که میتوانند بر سودآوری صنعت تأثیر بگذارند. تهدید تازه واردها به احتمال ورود کسب و کارهای جدید به یک صنعت و رقابت با مشاغل موجود اشاره دارد. شرکتهای موجود ممکن است مجبور شوند قیمتهای خود را برای رقابت پایین بیاورند، که در صورت وجود تهدید زیاد از سوی شرکتهای جدید، سود زیادی به همراه خواهد داشت. بنابراین کسبوکارها باید موانعی برای ورود تازهواردان ایجاد کنند که از این کار منصرف شوند.
• آخرین نیرو در مدل 5 نیروی پورتر، محصولات جایگزین است. تهدید محصولات جایگزین به این احتمال اشاره دارد که مصرف کنندگان به جای محصولات ارائه شده توسط یک برند خاص، محصولات برند دیگری را خریداری کنند. اگر جایگزینهای زیادی در دسترس باشد، برای یک شرکت دشوار خواهد بود که قیمتهای بالایی را برای محصول خود در نظر بگیرد.
تحلیل سناریو
تجزیه و تحلیل سناریو ابزاری است که توسط مشاغل برای ارزیابی نتایج احتمالی و برنامهریزی برای آینده استفاده میشود. با در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی، شرکتها می توانند آمادگی بیشتری برای مقابله با هر اتفاقی که ممکن است رخ دهد، داشته باشند که این به نام تحلیل سناریو شناخته میشود.
روشهای مختلفی برای انجام تحلیل سناریو وجود دارد، اما یک رویکرد رایج شناسایی سه یا چهار متغیر کلیدی است که میتوانند به طور قابلتوجهی بر کسبوکار تأثیر بگذارد. هنگامی که این متغیرها شناسایی شدند، سناریوهای مختلف را می توان با تغییر مقادیر متغیرها ایجاد کرد. برای هر سناریو، شرکتها میتوانند اقداماتی را که برای موفقیت باید انجام دهند در نظر بگیرند. با آماده شدن برای طیف وسیعی از احتمالات مختلف، شرکتها میتوانند شانس خود را برای مقابله با هر طوفانی افزایش دهند.
نتیجهگیری
فرآیند مدیریت استراتژیک صحیح منجر به اجرای سیاستها و برنامههایی میشود که فعالیت های تجاری سازمان را هدایت میکند. این به رهبران و مدیران یک سازمان کمک میکند تصمیم بگیرند که چگونه منابع را تخصیص داده و برای رشد در آینده برنامهریزی کنند.هنگامی که مراحل مدیریت استراتژیک به درستی و دقیق انجام شود، میتواند کارایی و اثربخشی سازمان را بهبود بخشده و در نتیجه مزیت رقابتی ایجاد کند که در بازار بین تمامی رقبا بدرخشد. در حالی که مدیریت استراتژیک ناکارآمد میتواند منجر به از دست رفتن فرصتها و ایجاد عملکرد نامناسب شود، یک فرآیند خوب طراحی شده برای هر سازمانی که مایل به دستیابی به اهداف بلندمدت خود است، به طور قطع مدیریت استراتژیک است.
نویسنده : نسیم اصفهانی
اپلیکیشن ها در زندگی روزمره هم به صورت حرفه ای هم شخصی مورد استفاده قرار می ...
نقشه راه سئو شامل تحقیق کلمات کلیدی، بهینهسازی محتوا، بهبود ساختار سایت، ا ...
موفقیت در کسب و کار رویایی است که به واقعیت تبدیل میشود، اگر به آن عشق بورزید و با انگیزه به آن بپردازید. تنها راه رسیدن به نتایج خوب و ماندگار، پیوستگی و تلاش مستمر است. رویای یک کسب و کار چشم اندازی در ذهن، اشتیاقی در قلب و استقامتی برای حرکت کردن در شما ایجاد میکند. کافیست سدهای ذهنی خود را بشکنید و از دیوارهای قطور عادت و یکنواختی عبور کنید، آنگاه میتوانید در دریای زلال موفقیت تنی به آب بزنید. یا لطیف
با ما همراه شوید تا از آخرین اخبار مرتبط سریعتر مطلع شوید. برای ثبت آدرس ایمیل خود اینجا کلیک کنید ..!