فهرست محتوا:
تعریف مدیریت بازاریابی از نظر کاتلر
تعریف مدیریت بازاریابی از نظر پیتر دراکر
وظایف مدیران بازاریابی
فرآیندهای مدیریت بازاریابی
روشهای مختلف بازاریابی
گرایش ها و رویکردهای مدیریت بازاریابی
چارچوبهای مدیریت بازاریابی
اهمیت مدیریت بازاریابی
چرخه مدیریت بازاریابی
مدیریت بازاریابی و فروش
مدیریت بازاریابی و تبلیغات
مدیریت بازاریابی و بازارسازی
مدیر بازاریابی و نیازمندیهای آن
کلام آخر
مدیریت بازاریابی یا به عبارتی مارکتینگ یک فرآیند مدیریتی اجتماعی است که به افراد و گروههای مختلف کمک میکند تا از طریق تولید کالا و مبادله آن نیازهای خود را رفع کنند.
برخی از متخصصین حوزه بازاریابی تعاریفی از مدیریت بازاریابی ارائه دادند که در ادامه دو مورد از آنها را میبینید:
کاتلر عقیده دارد بازاریابی به معنای علم و هنر جستجو، خلق و ارائه ارزش برای رفع نیازهای بازار به همراه سودآوری است. وظیفه بازاریابی شناسایی نیازها و خواستههایی است که برآورده نشدند. در واقع، این بازاریابی است که مشخص میکند کدام بخش از بازار مستعد فروش محصول است.
از نظر پیتر دراکر هدف بازاریابی این است که فروش محصول به بالاترین حد آن برسد. به عقیده او، بازاریابی باید بتواند بر مشتری که آماده خرید است اثر بگذارد.
در ادامه برخی از وظایف و مسئولیتهای مدیران بازاریابی را برایتان توضیح میدهیم:
نمونههایی از وظایف و مسئولیتهای مدیر بازاریابی شامل:
1. تدوین استراتژیها و برنامههای بازاریابی مبتنی بر ویژگیهای بازار و اهداف سازمان
2. همکاری با مدیران تبلیغات یا کمپین برای هماهنگی و هدایت فعالیتهای بازاریابی در جهت ترویج محصولات یا خدمات
3. تجزیه و تحلیل داده برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد فعالیتها و کمپینهای بازاریابی
4. برآورد هزینهها و فروش بالقوه برای پیشبینی نیازهای بازاریابی
5. ارزیابی جنبههای مالی محصولات یا خدمات مانند بودجه، هزینهها، بازده سرمایهگذاری و پیشبینی سود- زیان
6. سنجش کارایی کمپینهای بازاریابی و تنظیم استراتژیها برای رسیدن به اهداف تعیینشده
7. تدوین استراتژیهای قیمتگذاری برای تامین تقاضای بازار و اهداف سازمانی
سیستم بازاریابی کمکهای زیادی به شرکتها و سازمانها میکند. به این صورت که شرایط لازم را برای رسیدن به اهداف مدیریت استراتژیک فراهم میکند و شرکتها برای نظارت بر جریانات و تغییرات بازار و همسو شدن با آن از این سیستم کمک میگیرند. در واقع، استراتژی مدیریت بازاریابی هم جهت با استراتژیهای سطح کلان سازمان است.
ما روشهای مختلفی برای بازاریابی داریم از جمله، تلفنی، دهان به دهان، معاملاتی، الکترونیکی و بازاریابی از طریق ساخت ویدئوهای آموزشی.
گرایش ها و رویکردهای مدیریت بازاریابی
1. رویکرد تولید
2. رویکرد محصول
3. رویکرد فروش
4. رویکرد بازاریابی
5. رویکرد بازاریابی اجتماعی
چارچوبی که میتوان برای مدیریت بازاریابی در کسب¬ و¬کار مطرح کرد موارد زیر را در بر میگیرد: بازار هدف، آمیخته بازاریابی، منابع و اهداف شرکت و عوامل خارجی.
مدیران بازاریابی در این چارچوب برای رسیدن به اهداف برنامهریزی میکنند و مشخص میکنند چه کاری و چرا باید انجام شود. سپس، با پاسخ به سوالاتی در مورد نحوه اجرای برنامه مورد نظر، مکان و زمان و شخصی که باید آن را اجرا کند، آن را پیادهسازی میکنند و در نهایت، با نظارت و کنترل لازم میزان پیشروی برنامه را اندازه میگیرند.
بازاریابی از آن جهت اهمیت دارد که به ارتقاء و حفظ شهرت شرکت و سازمان شما کمک میکند و باعث می شود برند شما به عنوان برند برتر در میان مخاطبان شناخته شود. همچنین، ارتباط موثر و مفیدی بین مشتریان و کسبوکار ایجاد میکند، ارتباطی که تعیینکننده اهداف بازاریابی است.
چرخه مدیریت بازاریابی
همانطور که گفتیم هدف بازاریابی برآوردهکردن نیازها و خواستههای مشتریان از طریق فرآیند مبادله محصولات است. بنابراین میتوان گفت که رکن اساسی نظام بازاریابی نیاز است. در ادامه شما را با مفاهیم اولیهای آشنا میکنیم که اساس علم بازاریابی و مدیریت بازار را تشکیل میدهند:
الف) نیازها
نیاز چیزی است که شخص را وادار به تکاپو میکند تا بتواند کمبودهایی مانند نیاز به غذا، آب، هوا، لباس، شغل، پناهگاه، آسایش، آموزش و غیره را برطرف کند.
ب)خواستهها
رفع نیازها با توجه به عادات، فرهنگ، سلیقه و ذائقه و یا شرایط زمان و مکان به صورتهای متفاوتی انجام میشود. برای مثال، نیاز شغلی را میتوان هم به شکل کارگری و هم به شکل مهندسی برآورده کرد. سایر نیازها هم به همین صورت هستند.
پ) محصول
نتیجهای که از برآوردهکردن نیازها و خواستهها به دست میآید همان محصول است که میتواند به شکل کالا، خدمات یا ایده باشد.
ت) مبادله
با توجه به اینکه انسانها نیازها و خواستههای متعددی دارند، محصولات بالفعل و بالقوهای هم برای برآوردهکردن آن نیازها و خواستهها وجود دارند. اما برای شروع فرآیند بازاریابی شخص باید تصمیم بگیرد نیازها و خواستههای خود را از طریق مبادله رفع کند.
در این قسمت از مقاله، در مورد رابطه مدیریت بازاریابی با بخشهای دیگر مثل فروش، تبلیغات و بازارسازی صحبت میکنیم.
وظیفه این بخش از مدیریت بازاریابی مشخصکردن اهداف بازاریابی مطابق با اهداف کلی سازمان (یعنی حداکثر سود) است. این اهداف مواردی مثل جذب مشتری جدید، حفظ مشتری فعلی، معرفی محصول جدید، بهبود محصول قدیمی و غیره را شامل میشود.
یکی از وظایف مهم مدیر یک سازمان، مدیریت تبلیغات و بازاریابی است. در واقع، مدیر باید بتواند یک محصول یا خدمات را به همراه برتری آن بر محصولات مشابه با استفاده از روشهای تبلیغاتی موثر به عموم مردم و مخصوصا جامعه هدف معرفی کند تا مشتری بتواند راحتتر تصمیم بگیرد. در جریان تبلیغات خواست فروشنده هم همراه با خواست و سلیقه مشتری بیان میشود، پس این دو باید در هماهنگی با هم باشند.
بازارسازی مجموعهای از رفتارها را شامل میشود که بازار را آماده پذیرش و معامله محصول میکند، از جمله پیشنهادات فروش و تفاوت قیمت شما به عنوان فروشنده با سایر رقبا. عملیات بازاریابی بعد از شروع عملیات بازارسازی آغاز می شود. البته این دو فرآیند اهداف مشترکی در جهت ارتقا و بهبود موقعیت سازمان دارند، از جمله: افزایش رضایت مشتری، افزایش فروش، جذب مشتری، سهم بازار بیشتر و . . .
بنابراین این دو فرآیند چنان به هم وابسته هستند که اگر بازارسازی به درستی و با کیفیت انجام نشود، بازاریابی هم رضایتبخش نخواهد بود.
مدیریت بازاریابی مستلزم داشتن شرایطی مانند تحصیلات، تعلیم و مهارت گسترده است تا شخص مورد نظر بتواند توانایی لازم را برای مدیریت موفقیتآمیز کمپینهای بازاریابی داشته باشد. در ادامه هر یک از این شرایط را به اختصار توضیح میدهیم:
تحصیلات
کسی که متقاضی جایگاه مدیریت بازاریابی است باید در رشته بازاریابی یا رشتهای مرتبط از دانشگاه فارغالتحصیل شده باشد. این تحصیلات به فرد کمک میکنند تا دانش عمیقتری در مورد مدیریت داشته باشند و در ایفای نقش خود موفق شود.
آموزش
برای اینکه کسی بتواند به یک مدیر بازاریابی توانمند تبدیل شود باید تحت آموزشهای گستردهای قرار بگیرد، ازجمله: نحوه اندازهگیری شرایط بازار، روشهای تجزیه و تحلیل جنبههای مالی برای پیشبینی نتایج و چگونگی استفاده از نرمافزارهای کاربردی برای توسعه و مدیریت کمپینهای بازاریابی در رسانههای مختلف از جمله شبکههای اجتماعی. این آموزشها باید مدیر را با مواردی مثل محصولات یا خدمات شرکت، اهداف سازمانی، اهداف بازاریابی مطلوب و نتایج کمپینهای بازاریابی قدیمی هم آشنا کنند.
مهارت
یکی از ملزومات موفقیت مدیران بازاریابی داشتن مهارتهای چندگانه است، مانند:
مهارتهای تحلیلی
یعنی مدیر باید بتواند اطلاعات معناداری را از دادههای خام استخراج و تفسیر کند. این مهارت به مدیران کمک میکند تا شرایط بازار را ارزیابی، گروه سنی هدف را شناسایی و نتایج بازاریابی را پیشبینی کنند و تصمیمات آگاهانهای درباره کمپینهای بازاریابی بگیرند.
مهارتهای مالی
این مهارت به مدیران کمک میکند تا برای محاسبه برآورد بازده سرمایهگذاری و سود – زیان معاملات، دادههای بازاریابی را تجزیه و تحلیل کنند.
مهارت منطق و استدلال
مدیران بازاریابی از این مهارت استفاده میکنند تا براساس موفقیتهای گذشته کمپینهای بازاریابی را تنظیم و کمپینهای جدید را با توجه به اطلاعات جدید حاصله در مورد بازارهای هدف گروههای جمعیتی طراحی کنند.
مهارتهای نوشتاری، کلامی و سخنرانی
مدیران میتوانند با کسب این مهارت ایدهها را به صورت شفاهی یا با نگارشی واضح و مختصر بیان کنند. همچنین این توانایی را پیدا میکنند تا خلاصهای سطح بالا از فعالیتهای بازاریابی را برای هدایت فعالیتهای بازاریابی در اختیار رهبران سازمان قرار دهند.
مهارتهای رهبری و هدایت
مدیران بازاریابی از این مهارت استفاده میکنند تا به افراد گروه خود انگیزه لازم را بدهند و با هدایت موفقیتآمیز آنها به اهداف بازاریابی خود دست یابند.
مهارتهای ادراک اجتماعی
این مهارت شامل آگاهی از واکنشهای دیگران و توانایی درک آنها میباشد. مدیران بازاریابی از این مهارت استفاده میکنند تا شرایط بازار را درک، بازارهای هدف را شناسایی و کمپینهای بازاریابی را تنظیم کنند و به نتایج مطلوبی که میخواهند برسند.
مهارتهای فنی
مدیران بازاریابی با کسب این مهارت یاد میگیرند چگونه از نرمافزارهای پردازش کلمه، تحلیل داده، مجموعه آفیس مانند ورد، اکسل، پاورپوینت و نرمافزارهای کاربردی بازاریابی استفاده کنند. علاوهبراین، به مدیران کمک میکنند تا استراتژیهای بازاریابی را بیان و دادههای بازاریابی یا مالی را تجزیه و تحلیل کنند و کمپینهای بازاریابی را توسعه دهند و بر شرایط نظارت داشته باشند.
کلام آخر
با توجه به اهدافی که در بالا در مورد بازاریابی برشمردیم – یعنی شناسایی و درک مشتریان برای ارائه محصولات و خدمات متناسب با انتظارات آنها – زمانی میتوانید در کسبوکار خود موفق شوید که مشتریان خود را به خوبی بشناسید و برندی را طراحی و تولید کنید که برای آنها قابلپذیرش باشد، اینجا است که به اهمیت بازاریابی در زمینههای مختلف پی میبرید. به همین دلیل است که آن را هنر فروش محصولات هم مینامند.
سوالات متداول
1. مدیریت بازاریابی چیست؟
فرآیندی است که به موجب آن در مورد تمام امور مربوط به توزیع محصول در بازار برنامهریزی میشود. به این صورت که برنامههایی را برای قیمتگذاری محصول، کنترل کالاها، کانالهای توزیع و روشهای تبلیغاتی و . . . مطرح و با تحلیل برنامهها، بهترین استراتژی بازاریابی را انتخاب میکنند.
2. فرآیندهای مدیریت بازاریابی شامل چه مواردی میشود؟
فرآیند مدیریت بازاریابی شامل مواردی مثل، تجزیه و تحلیل فرصت های بازار، انتخاب بازارهای هدف، تهیه ترکیب عناصر بازاریابی و اداره تلاشها و فعالیتهای بازار میشود.
نویسنده : نسیم اصفهانی
بهینهسازی کمپین دیجیتال مارکتینگ شامل تحلیل دادهها، بهبود محتوای تبلیغاتی ...
توسعه مهارتهای مدیریت استرس به فرد کمک میکند تا با فشارهای روزمره و چالش ...
موفقیت در کسب و کار رویایی است که به واقعیت تبدیل میشود، اگر به آن عشق بورزید و با انگیزه به آن بپردازید. تنها راه رسیدن به نتایج خوب و ماندگار، پیوستگی و تلاش مستمر است. رویای یک کسب و کار چشم اندازی در ذهن، اشتیاقی در قلب و استقامتی برای حرکت کردن در شما ایجاد میکند. کافیست سدهای ذهنی خود را بشکنید و از دیوارهای قطور عادت و یکنواختی عبور کنید، آنگاه میتوانید در دریای زلال موفقیت تنی به آب بزنید. یا لطیف
با ما همراه شوید تا از آخرین اخبار مرتبط سریعتر مطلع شوید. برای ثبت آدرس ایمیل خود اینجا کلیک کنید ..!